قطعنامه کرونایی ضد تحریم به شورای امنیت پیشنهاد شود
روزنامه آرمان در گفت و گو بامهدی ذاکریان استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بینالملل، آورده است: ایالات متحده آمریکا عزم خود را برای از بین بردن برجام و برخی ثمرات تأثیرگذار آن جزم کرده و میکوشد که این توافق بینالمللی را از بین ببرد. یک کارشناس مسائل بینالملل معتقد است ایران باید موارد تخلف آمریکا در نقض رای دیوان بینالمللی دادگستری را به دبیرخانه این دیوان و سایر نهادها و سازمانهای بینالمللی ذیصلاح از جمله صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی گزارش دهد. مهدی ذاکریان، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با «آرمان ملی» میگوید برجام یک تفاهم بینالمللی است و تنها میان ایران و آمریکا نبوده که بتوان به آسانی آن را نادیده گرفت. پشتوانه حقوقی برجام قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد است و این قطعنامه تا زمانی که از سوی خود شورای امنیت باطل نشود، قانونی و لازم الاجرا به حساب میآید. این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
برجام به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای دیپلماسی سالهای اخیر در معرض خطر است و دولت ترامپ مدام آن را تهدید میکند. به عقیده شما برجام اکنون در چه وضعیتی است و چه آیندهای را برای آن پیشبینی میکنید؟
برجام یک تفاهم بینالمللی است و تنها میان ایران و آمریکا نبوده که بتوان به آسانی آن را نادیده گرفت. پشتوانه حقوقی برجام قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد است و این قطعنامه تا زمانی که از سوی خود شورای امنیت باطل نشود، قانونی و لازم الاجراست. شما اگر توجه کنید در همین موضوع پرتاب ماهواره نظامی از سوی ایران خود دولت آمریکا به قطعنامه ۲۲۳۱ استناد کرده و تلاش میکند از این طریق ایران را محکوم کند. از این موضوع میتوان نتیجه گرفت که این قطعنامه زنده است و باید توجه کرد که چه کشوری این قطعنامه را نقض میکند. تاکنون این آمریکا بوده که با خروج از توافق هستهای قطعنامه شورای امنیت را نقض کرده و از بین بردن آن از سوی دولت اقدامی بر خلاف حقوق و موازین بینالمللی خواهد بود.
این نگرانی وجود دارد که فشارهای آمریکا دولتهای اروپایی را وادار به استفاده از بند ۳۷ برجام و ارجاع پرونده به شورای امنیت کند. آیا این مسأله امکانپذیر است؟
اختلاف اصلی اروپا با ایران بر عدم پایبندی ایران به تعهداتش بوده است. این پدیده ساده «عدم اجرای تعهدات» از سوی ایران نیز پاسخ حقوقی مشخصی دارد که مطمئنا سران کشورهای اروپایی به این پاسخ آگاهند. عدم پایبندی ایران به تعهدات برجامی و کاهش گام به گام تعهدات که در سال گذشته اتفاق افتاد به دلیل عدم پایبندی دیگر طرفها به تعهدات خود بوده است. اروپاییها در برجام تعهداتی یازدهگانه داشتند که نتوانستند به آن پایبند بمانند. ایران اعلام کرده است زمانی که تحریمها برداشته شود آماده بازگشت به تعهدات است. بنابراین اگر اروپاییها بخواهند با استفاده از مکانیزم حل اختلاف در برجام اقدام به بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت علیه ایران کرده و با این وسیله ایران را تنبیه کنند، چنین اقدامی سودی برای اروپا نخواهد داشت. تنها نتیجه آن برای آمریکا خواهد بود که قراردادی را که در پی مذاکراتی طولانی و طاقت فرسا به دست آمده از بین برده و چیزی هم جایگزین آن نکرده است. به همین علت بعید میدانم که دولتهای اروپایی دست کم در وضعیت کنونی اقدام به چنین کاری کنند.
همانطور که اشاره کردید پرتاب ماهواره نور چالشهایی را ایجاد کرده و واکنش منفی اعضای اروپایی برجام و آمریکا را در پی داشته است. حتی رئیس کمیته روابط خارجی پارلمان آلمان از لزوم توافقی با اهداف کنترل سیاستهای منطقهای ایران سخن گفته است. این موضعگیری جدید از نظر شما چه تبعاتی در پی خواهد داشت؟
از دیرباز اروپاییها و به خصوص فرانسه اصرار داشتهاند که برنامه موشکی و سیاستهای منطقهای ایران نیز بخشی از توافق باشد، اما با نگاهی به برنامه جامع اقدام مشترک درمییابیم که موضوع مورد مذاکره ایران و کشورهای ۱+۵ صرفا موضوع هستهای بوده است، هر چند اشاراتی به برخی مسائل دیگر نیز در توافق شده باشد. برای نمونه در برجام مسأله موشکی نیز مورد توجه قرار گرفت، اما این توجه به مسائل موشکی مرتبط با پرونده هستهای بود. بنابراین موضوع بحث تنها موضوع هستهای بود که ایران و کشورهای ۱+۵ با یکدیگر به توافق رسیدند. پس از آن ایران به طور کامل به همه تعهدات خود در چارچوب برجام پایبند ماند و آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز بارها در بازرسیهای خود از سایتهای هستهای کشورمان، این موضوع را تأیید کرد. این آمریکاییها و اروپاییها بودند که نتوانستند به تعهدات خود پایبند بمانند و اکنون این سؤال مطرح میشود که وقتی در توافقی با یک محور آنها نتوانستند به تعهدات خود عمل کنند، چگونه از توافقهایی جامعتر سخن میگویند؟ وقتی در یک توافق بدعهدی صورت گرفته طبعا شکلگیری توافق بعدی سخت و حتی بعید خواهد بود. اگر اروپاییها و آمریکاییها علاقمند به امضای توافقی جدید با ایران در موضوعات دیگر هستند، بایستی نشان میدادند که به توافق اول پایبندند و میتوان روی امضا و قول آنها حساب کرد. ایران نشان داد که در این اولین توافق کاملا به تعهدات خود پایبند بوده و به دنبال فعالیتهای صلح آمیز است. آمریکاییها که تحریم کردند، اروپاییها نیز از تحریم تبعیت کردند. با این شرایط نمیتوان از ایران خواست که توافقی جدید را امضا کند و چنین ادعایی پوچ و واهی خواهد بود.
ایران پیشتر اعلام کرده بود با لغو تحریمها حاضر به مذاکره در چارچوب ۱+۵ است. امکان پذیرش این شرط از سوی آمریکا و شکلگیری مذاکره وجود دارد؟
در دانش روابط بینالملل ما معتقدیم هرچه به منافع ملی کمک کند، باید مورد استفاده قرار گیرد. این قاعده کلی نه برای ایران است نه برای آمریکا، بلکه برای همه بازیگران نظام بینالملل است. به همین دلیل ایران نیز بر اساس منافع ملی اعلام کرده اگر تحریمها برداشته شود حاضر است در چارچوب خاصی مذاکره کند. ایران که هیچوقت در برابر آمریکا اسلحه به دست نگرفته و این آمریکاییها بودند که با عملیاتهای براندازانه و لشکرکشی با ایران دشمنی کردهاند. ایران هیچ گاه با آمریکا از موضع برخورد سخت وارد نشد؛ چرا که اساسا ماهیت انقلاب اسلامی یک ماهیت فرهنگی است. منتهی آمریکاییها از همان آغاز با مواضع سخت در پی مواجهه با ایران بودند. اکنون آمریکاییها هستند که باید با اصلاح مواضع شرایط گذشته را جبران کنند و یکی از راههای جبران لغو تحریمهاست. اتفاقا کرونا فرصت خوبی برای دولت آمریکا بود که از اشتباه خود بازگردد و با لغو تحریمها به بهانه کرونا، راه را برای گفتوگوهای بعدی باز کند، با این حال آنها بر کینه خود اصرار ورزیدند و در چنین وضعیت اضطراری که کمکهای انسان دوستانه میتوانست چهره زشت و کریه آمریکا را در دنیا اصلاح کند، ترجیح دادند به مانند گذشته رفتار کنند. آنها در مواجهه با فشار بینالمللی برای لغو تحریمها گفتند که باید ایران به ما التماس کند. آخر کجای دنیا گفته میشود اگر کسی به کمک بشردوستانه نیاز دارد باید بیاید و التماس کند. پاسخ ایران به این اظهارات بیشرمانه این بود که اگر نیاز به ونتیلاتور دارید ما میتوانیم به شما صادر کنیم. البته میدانیم که محدودیتها و کسریهایی در داخل وجود دارد اما پاسخ مقامات ایرانی صحیح بود و پاسخ تحقیر باید قاطع و کوبنده میبود. در این شرایط و با توجه به مشکلات موجود، بعید است تغییر رفتاری در دولت آمریکا اتفاق بیفتد.
سیاست ایران را در مقابله با سیاستهای آمریکا چگونه ارزیابی میکنید؟
متأسفانه برخورد ایران با سیاستهای آمریکا به صورت سیستماتیک و بلندمدت نیست و اغلب در حوزه اقدامات کوتاهمدت دسته بندی میشود. با این شرایط حتی اگر یک دموکرات هم در آمریکا به قدرت برسد، مشکلات بسیاری بر سر راه ایران خواهد بود؛ چراکه ما نمیتوانیم جمهوریخواهان، نئوکانها و قدرت لابیهای آنها را نادیده بگیریم. نمیشود قدرت ایپک، میدل ایست کروم یا اتحاد علیه ایران هستهای را نادیده گرفت و به صندوق رأی دل بست که یک دموکرات بیاید و ما از مزایای برجام بهرهمند شویم. ما باید یک نگاه جدیتری به مسائل آمریکا داشته باشیم. مسائل آمریکا و ایران مسائلی جدی و بسیار پیچیده است که حل و فصل آن از یک جایی شروع شد و میتوانست خوب ادامه پیدا کند تا برخی مسائل دیگر نیز حل شود، منتهی احزابی که در داخل دو کشور با یکدیگر در رقابت هستند این شروع را با مشکل مواجه کردند. ما باید تلاش کنیم از این مشکلات عبور کنیم و دو ملت باید توجه داشته باشند که منافع ملی را بر منافع حزبی ارجح بدانند. بازیهای حزبی و درگیریها بر اساس منافع جناحی، سودی برای دو ملت ندارد.
پیشنهاد شما برای این منظور چیست؟ مشخصا پیشنهادی در این حوزه دارید؟
ایران کارهای زیادی در این زمینه میتواند انجام دهد؛ چراکه با گزینههای متعددی روبهرو میشود که با استفاده صحیح از آنها میتواند تغییر و تحولاتی جدی ایجاد کند. برای نمونه در دنیای کرونایی امروز ایران باید خود را با اصول حقوقی و سیاسی حاکم بر روابط بینالملل که منفعتش برای همه ملتهاست هماهنگ کند. امروز که مسأله کرونا همهگیر است، ایران میتواند در همکاری با کشورهای خاورمیانه و سازمانهای بینالمللی نظیر سازمان بهداشت جهانی گامهای موثری بردارد. در زمانهای که ترامپ و دولتش مدام با سازمانهای بینالمللی مقابله کرده و کمکهای آمریکا به این سازمانها را قطع میکنند، فرصت خوبی است که ایران در راستای تقویت همکاری با این سازمانها گام بردارد. کمک به این سازمانها میتواند به اصلاح چهره ایران کمک کند. منظور از کمک به این سازمانها کمک مالی نیست، بلکه همکاریهای سیاسی و همه جانبه برای مقابله با یک بحران جهانی است. دنیا با یک بیماری همه گیر مواجه است و چنانچه آمریکا به تخلفات در نقض قوانین و مقررات بینالمللی ادامه دهد شاهد تبعات منفی این شرایط و تحریمها بر کشورهای درگیر خواهیم بود.ایران باید به اتحادیه اروپا، ناتو، شورای امنیت و مجمع عمومی و شورای اقتصادی اجتماعی سازمان ملل گزارش داشته باشد. اتحادیه اروپا ناظر بر برجام و توافق ایران و ۱+۵ است و ناتو موضوع امنیت را فراتر از امنیت نظامی در نظر دارد.
اخیرا آقای ظریف خواستار همکاری منطقهای برای مقابله با ویروس کرونا شده است. اجرایی شدن این همگرایی در شرایط کنونی تا چهاندازه میتواند با اقبال مواجه شود و آیا کشورهای منطقه بر ضرورت شکلگیری این همکاری وقوف پیدا خواهند کرد؟
این الگوی همکاری میتواند یک الگوی امنیتی جدید باشد؛ زیرا امنیت فقط در امنیت نظامی، جغرافیایی و مرزی تعریف نمیشود. یکی از ابعاد مهم امنیت که از وجوه اشاره شده مهمتر است، امنیت انسانی است. این نوع امنیت یک پارادایم و موضوع یک دیدگاه علمی نظری بسیار مهم در روابط بینالملل است. در این پارادایم حق حیات، بهداشت، محیط زیست و زندگی سالم پیشبینی شده است. اتفاقا این مسأله یکی از اهداف توسعه پایدار سازمان ملل است. اگر کشورها نتوانستهاند در امنیت نظامی و مرزها و همکاریهای منطقهای همکاری درستی شروع کنند میتوانند در مسائلی که درد مشترک همگانی است، همکاری کنند. الگوی همکاری امنیت انسانی میتواند الگوی خوبی برای سایر همکاریها هم باشد. تجربیاتی که ایران الان در مدیریت کووید ۱۹ و در بهداشت و درمان دارد میتواند با تجربه سایر کشورهای منطقه تبادل شود. یک همکاری جدی برای مبارزه با این بیماری و پیشگیری از بیماریهای همهگیری که در آینده رخ میدهد و ممکن است ماهها طول بکشد، آغاز شود. اگر کشورها در این بحران بخواهند مدل منازعه را انتخاب کنند انتخاب اشتباهی خواهد بود. اتفاقا در ایران دو ماه پیش وقتی شیوع ویروس کرونا در چین مطرح شد، این پیشنهاد به سازمان ملل و بهداشت جهانی ارائه شد و همکاران ما در بنیاد مطالعات بینالمللی در زمینه سلامت و مبارزه با بیماریهای واگیردار از جمله کرونا پیشنهاد کنفرانس همکاریهای منطقهای را مطرح کردند. آن موقع این ویروس هنوز وارد ایران نشده بود یا گسترش نیافته بود. خب اگر چنین کاری همان موقع در دستور کار قرار میگرفت، امروز آسیب کمتری هم به ما و هم سایر کشورهای منطقه وارد میشد.