مرور خاطرات در «پنجرهها را نبند»
این کتاب در ۱۸۵ صفحه از سوی انتشارات «پرپروک» با شمارگان یکهزار نسخه در خمین به چاپ رسیده و در کتابفروشیها موجود است.
این رمان در قطع رقعی منتشر شده و قیمت هر جلد از آن برای علاقهمندان به مطالعه ۲۵ هزار تومان است.
مطالب این کتاب در قالب ۹ فصل ارایه شده و در ابتدای هر فصل متن کوتاهی متناسب با آن آورده درج شده تا خواننده با پیشزمینه ذهنی به خوانش موضوع بپردازد و از آن لذت ببرد.
داستان کتاب از آخرین روزهای مهر آغاز میشود و با اجمله «پنجرهای دوباره رو به رویم گشوده است، سرد است و کسی برای بستن پنجره برمیخیزد» آغاز میشود.
نویسنده جملهاش را اینگونه پایان میدهد که نمیخواهم دنیا را از پشت شیشه شفاف پنجره ببینم پس میگویم پنجره را نبند پتویی اضافه بده.
پنجره ها را نبند روایتگر داستان فراز و نشیب زندگی دختری است که در یک خانوده سنتی زندگی میکند و نویسنده کوشیده با ظرافت و جذابیت خاص جای جای زندگیش را در قالب کلمات جان ببخشد.
مرگ، تولد، ازدواج دوباره و امید پیامهای مهم این کتاب است که در قالب داستانی شیرین بیان میشود.
از ویژگی خاص کتاب کوتاهنویسی و حذف حاشیه ها و توصیفهای طولانی است که گاهی سبب خستگی خواننده میشود.
فصلهای این کتاب کوتاه است بهطوری که محتوای فصل آخر در نیم صفحه ارایه شده اما با این وجود جذابیت و دلچسبی خاصی دارد.
در جلد پشت کتاب نوشته شده است: امروز تولدم هست و اولین هدیهام را از یک مرد غریبه گرفتم، یک دفتر شیک به من هدیه داد که تصمیم دارم خاطراتم را در آن بنویسم.